تعریف خداوند

پرسش از : admin ۱۴۰۳/۰۷/۰۹
1228 مشاهده
1 پاسخ


برای ارسال پاسخ به این پرسش وارد شوید یا ثبت نام کنید.


کاربر فاطمه
وقتي دارم به رفتارهاي خودم نگاه ميکنم تعجب ميکنم خيلي از کارها را که انجام ميدادم به خاطر اين بود که ديگران تاييدم کنند از وقتي که فهميدم مشکل کجاست و دوره عزت نفس را گوش دادم فهمريدم که براي تغيير خودم بايد به هر چي گوش ميدم عمل کنم و زياد حرف هاي شما را گوش بدم چون تکرار باور ميسازه خيلي جالب بود ديگران تغيير را در من احساس کردند و ميگفتند که چقدر تغيير کردي و ميگفتند چقدر خلاق تر شدي ولي در اصل من عزت نفسم بيشتر شده بود چند موردشو اينجا ميگم
1: چون عزت نفس کمي داشتم زياد آرايش ميکردم يا بهتره بگم آرايش زيادي ميکردم درسته که به نسب خيلي ها کم بود ولي با اينکه آرايش را دوست نداشتم بازم بخاطر حرف مردم و ديگران آرايش ميکردم جالب اينجاست که از وقتي‌ که تصميم گرفتم روي خودم کارکنم متوجه شدم همسرم هم اصلا دوست نداره من آرايش کنم و هميشه ميگفت تو بدون آرايش زيبا تري ولي من نميشنيدم ، حتي الان هر جا هم که ميرم تائيد هم ميشم که چقدر خوبه که تو آرايش نميکني‌ و خوش به حالت تو زيبائي و نياز به آرايش نداري، و متوجه شدم که همه من رو بدون آرايش زيبا ميبينن و دوست دارند .
2: من قدم خوبه و بلنده وي خودمو اذيت ميکردم و در مهماني ها کفش پاشنه دار ميپوشيدم که همه بگن عجب هيکلي داري و حالا فهميدم که کارم اشتباه بوده و بايد براي خودم زندگي کنم و به خاطر اين افکار به پاهام آثيب نزنم
3: چون عزت نفسم پايين بود نميتونستم نه بگم و به همه پول قرض ميدادم و اونها هم پس نميدادند و منم خودخوري ميکردم و فکرم به هم ميريخت و چون عزت نفسم پايين بود حتي روم نميشد که زنگ بزنم بهشون و بگم پول من رو پس بده خودم الان لازم دارم، بي‌ پولي‌ مي‌کشيدم اما به اونها نميگفتم ، حالا فهميدم که کلا به کسي‌ پول قرض ندم و جالب اينه که ديگه کسي از من درخواست هم نميکنه
4: موهام بلند بود وخيلي اذيتم ميکرد ولي حاضر نبودم کوتاه کنم ميگفتم زشته ديگران چي ميگن ولي بعدش که تصميم گرفتم براي دل خودم زندگي کنم کوتاهش کردم و جالبه که همه گفتند که چقدر خوب شدي و بهت مياد
5: قبلا ميخاستم لباس بخرم همش دنبال لباس خاص يا مد بودم ولي الان دنبال لباسي هستم که باهاش راحت باشم حتي از وقتي‌ که ازدواج کردم طبق سليقه همسرم خريد مي‌کردم و حتي رنگ مورد علاقه اون رو ميپوشيدم و زماني‌ که شروع کردم روي خودم کار کنم فقط تنها ميرم خريد و طبق سليقه ي خودم خريد ميکنم و به مد و حرف ديگران کاري ندارم ديگه . شما هر کاري بکنيد بازم هر کسي يه حرفي ميزنه
6: ياد گرفتم خودمو همينطوري که هستم قبول کنم و به نظر و حرف بقيه کاري نداشته باشم
متشکرم از شما استاد ناظمي عزيز
اطلاعات بیشتر درباره دوره آموزشی افزایش عزت نفس

پاسخ های داده شده به این سوال:

پاسخ از : admin ۱۴۰۳/۰۷/۱۰
0

تعريف خداوند از ديدگاه‌ها و اديان و افراد مختلف تعريفي که من نديم ناظمي از خدا ميدونم و بهم کمک ميکنه : آيه 186 سوره بقره : وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ? هنگامي که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] يقيناً من نزديکم در اين آيه خدا خودش خودشو تعريف ميکنه و ميگه من نزديکم تعريف خدا در اديان مختلف: تعريف خدا در اسلام: در اسلام، خداوند (الله) خالق يکتا، قادر مطلق، عالم مطلق و رحمان و رحيم است. خداوند در قرآن با صفات مختلفي همچون «الرحمن» (بخشنده)، «الرحيم» (مهربان)، «الخبير» (آگاه)، «العليم» (دانا) و «القادر» (توانا) توصيف شده است. در اسلام، خداوند يگانه است و هيچ شريکي ندارد (توحيد). قرآن: در سوره توحيد آمده است: «بگو او خداوند يکتاست. خداوندي که همه به او نيازمندند. نزاييده است و زاييده نشده است و هيچ چيزي همتاي او نيست.» اين سوره به روشني بر يگانگي و بي‌همتايي خداوند تأکيد دارد. تعريف خدا در مسيحيت: در مسيحيت، خداوند به عنوان پدر آسماني شناخته مي‌شود که در قالب 3 شخصيت (تثليث) ظهور ميکند: پدر، پسر (عيسي مسيح)، و روح‌القدس. خداوند در مسيحيت منبع عشق، رحمت و نجات است. مسيحيان بر اين باورند که خداوند از طريق عيسي مسيح، پيام نهايي خودش را به بشريت ارائه داده . تعريف خدا در کتاب مقدس (انجيل): « خدا محبت است؛ هر کس در محبت باشد در خدا است و خدا در اوست » (نامه اول يوحنا 4:16) تعريف خدا در يهوديت: در يهوديت، خداوند (يهوه) خالق جهان است و بر انسان‌ها و جهان حاکميت مطلق دارد. خداوند در يهوديت يکتاست و هيچ همتايي ندارد . يهوديان خداوند را منبع اخلاق و عدالت ميدانند که با مردم از طريق انبيا سخن گفته است. تعريف خدا در تورات: در کتاب تثنيه (6:4) آمده است: «اي اسرائيل بشنو! يهوه، خداي ما، يهوه يگانه است.» اين جمله معروف به «شِما» يهوديان است که بر يگانگي و يکتايي خداوند تأکيد ميکند. تعريف خدا در هندوئيسم: در هندوئيسم، خداوند در قالب‌هاي مختلف و با نام‌هاي مختلف پرستش مي‌شود. برخلاف اديان توحيدي، هندوئيسم چندين الهه و ايزد دارد، اما مفهومي به نام «برهمن» وجود دارد که خداوند نهايي و ذات تمام جهان است. برهمن يک واقعيت مطلق و بي شکل است که همه جا حضور دارد. تعريف خدا در اوپانيشادها (متون مقدس هندو): «برهمن واقعيتي است که در پشت تمام موجودات جهان قرار دارد؛ برهمن آن است که ناديدني و غيرقابل توصيف است.» برهمن به عنوان اصل يکتايي که همه چيز از آن ناشي مي‌شود، توصيف مي‌شود. تعريف خدا در بوديسم: بودا در آموزه‌هاي خود به صورت مستقيم از وجود يا نبود خدا سخن نگفته است. بوديسم بيشتر بر ارتقاي اخلاقي، مراقبه و درک حقيقتهاي چهارگانه ي زندگي تأکيد دارد . اما در برخي فرقه‌هاي بودايي (مثل بوديسم مهاينه) مفاهيمي از الهيات و ايزدان وجود دارد که به عنوان تجلي هايي از حقيقت نهايي ديده ميشوند. تعريف خدا در زرتشتيت: در آيين زرتشتي، خداوند به نام «اهورامزدا» شناخته مي‌شود که خالق و سرچشمه همه نيکي‌ها و عدالت است. اهورامزدا خداي يکتاست و نيروهاي خير را عليه نيروهاي شر هدايت مي‌کند. تعريف خدا در اوستا: «اهورامزدا، خداي حکمت است؛ او خالق همه چيز است و همه چيز از دانش و قدرت او ناشي مي‌شود.» 2. تعريف خدا از نظر متفکران و فلاسفه: تعريف خدا توسط ارسطو: ارسطو خداوند را به عنوان «علت‌العلل» يا «محرک اول» تعريف کرد. به عقيده او، خداوند يک نيروي غيرمتحرک و غيرمادي است که جهان را به حرکت درآورده است. اين خداوند انديشمند است و فقط در مورد خودش تفکر مي‌کند. تعريف خدا توسط افلاطون: افلاطون به ايده‌اي از خدا به عنوان «خير مطلق» باور داشت که بالاترين ايده است و سرچشمه تمام وجودات و موجودات است. او باور داشت که همه چيز به سوي خداوند که خير مطلق است گرايش دارد. تعريف خدا توسط ابن‌سينا: ابن‌سينا، فيلسوف اسلامي، خداوند را «واجب‌الوجود» مي‌دانست، يعني موجودي که وجودش ضروري است و نميتوان آن را عدم تصور کرد. به عقيده او، خداوند خالق است، اما ذات او فراتر از توصيف‌هاي مادي و انساني است. تعريف خدا توسط مولانا: مولانا به خداوند به عنوان عشقي بي‌پايان و فراتر از هر تصوري انساني مينگريست. او در اشعارش به توصيف رابطه انسان با خدا به عنوان يک رابطه عاشقانه پرداخت و خداوند را منبع عشق و حقيقت دانست. 3. تعريف خدا از منظر علم و دانشمندان: تعريف خدا توسط انيشتين: آلبرت انيشتين به خداوند به عنوان يک نظم جهاني نگاه مي‌کرد. او به وجود خداي شخصي باور نداشت، اما به نظم و پيچيدگي جهان که نشان از يک عقل بزرگ‌تر داشت، معتقد بود. او خالق جهان را به صورت يک نيروي غيرشخصي توصيف مي‌کرد که جهان را بر اساس قوانين فيزيکي هدايت مي‌کند. تعريف خدا توسط استفان هاوکينگ: استفان هاوکينگ باور داشت که جهان بدون نياز به دخالت يک خالق ميتواند به وجود آمده باشد. او در کتابش به نام «طرح بزرگ» بيان کرد که با قوانين فيزيکي، از جمله جاذبه، جهان مي تواند خود را از هيچ ايجاد کند. پايان اين قسمت از سايت ( همفکري ) ميتوانيد سوالاتتان را بپرسيد و افراد ديگر در سايت جواب بدهند براي اينکه هر روز ذهنتان را تغذيه مثبت کنيد ميتوانيد از محصول سامانه پيامک انگيزشي از سايت زير استفاده کنيد *** سامانه پيامک انگيزشي *** *** پشتيباني در واتساپ 09107644537 ***


پشتیبانی در واتساپ 09107644537 پشتیبانی در تلگرام پشتیبانی در ایتا

سامانه پیامک انگیزشی و جملات تاکیدی باور ثروت ساز کتاب های تمرینی قانون جذب و موفقیت مالی شامل دسته چک ثروت و دفتر برنامه ریزی ثروتمندشدن
دوره اموزشی اصول سلامتی و تناسب اندام دوره آموزشی افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس

در سایت عضو شوید و از آموزش ها، مقالات و محصولات استفاده کنید
پشتیبانی سایت فقط به صورت پیامک به شماره 09107644537
پیشنهادات و انتقاداتتان در مورد سایت را هم به همین شماره پیامک یا واتس آپ کنید

عضویت در خبرنامه

نماد های اعتماد
پشتیبانی در سرور های بلوهاست با ترافیک نیم بها