سپهر
حالم با این دوره عزت نفس واقعاً بهتر شده! مثلاً قبلاً خیلی برام مهم بود بقیه راجع بهم چه فکری میکنن... یه وقتا با آدمهایی که اصلاً باهاشون موافق نبودم، همصدا میشدم فقط که توی جمع مورد انتقاد قرار نگیرم! یا مثلاً لباسی میپوشیدم که مطمئن باشم دیگران میپسندن، حتی اگه خودم باهاش راحت نبودم. البته راستش رو بخوایید هنوزم گاهی گیر این رفتارام میافتماما یه چیز جالب اینجا بود: تمرین تصمیمگیریِ هفتگی! هر هفته یه کار لعنتی رو که مدتها تو ذهنم چرخ میخورد و استرسش رو داشتم، انتخاب میکردم و تمومش میکردم. مثلاً یه فاکتور معوقه، یه تماس مهم، یا حتی سامان دادن به کمدِ به هم ریخته... فکر نکنی چیزای بزرگی بودن، ولی همینا رو که پاک میکردم، حس میکردم یه وزنه از دلم برداشته شده! تازه این طوری یاد گرفتم که اولویتهام رو به تأیید دیگران گره نزنم.حالا یه ماهه دارم این روتین رو انجام میدم... نه خیلی کامل، ولی حسِ کنترل روی زندگیم بیشتر شده. هنوزم گاهی تو دام "خوشایندِ بقیه" میافتم، ولی حداقل میدونم دارم چیکار میکنم و میتونم انتخابهام رو عوض کنم
امیرعلی
تمرین اول جلسه هفتم : یکی از خواسته هایم خرید خانه بود با اینکه پول داشتم که یک خانه در اطراف شهر بخرم ولی اقدام نکردم و دنبال خریدنش نرفتم و وقتی دقیق تر نگاه میکنم میترسیدم که با آن پول دنبال خانه بگردم ، شاید از این میترسیدم که به بنگاه بروم و بنگاه من را مسخره کند و بگوید با این پول خونه پیدا نمیشه و اینکه باید یک جای کوچیک تر بخری ،در هر صورت بخاطر گذشته فکری ای که داشتم از مسخره شدن میترسیدم یعنی جوری بودم که حاضر بودم کل پول را از دست بدهم ولی مسخره نشوم و این ترس باعث شد که آن پول را از دست بدهم و خانه را نخرم حالا که بیشتر خودمو نگاه میکنم میفهمم که خودمو لایق اون پول نمیدونستم و خودم را لایق خونه نمیدونستمحالا فهمیدم که نباید بترسم و باید تو دل هر کاری بروم و تصمیم گرفتم که بیشتر اقدام کنم و قدم بردارم و به خودم قول میدم که از هر کاری که میترسیدم انجام بدم حتما بروم و انجامش بدهم و بجای اینکه خودخوری کنم و به خودم توهین کنم ، قدم بردارم و انجامش بدهم
معصومه
سلام به استاد عزیزمن امروز 7 روز هست که دوره اصول سلامتی و تناسب اندام رو شروع کردممن از لحاظ تنفس یک عمره که مشکل داشتم ، خصوصا بعد از خوردن غذا ، تنفسم سنگین میشد اما توی این 7 روز اوضاع تنفسم خیلی بهتر شده و راحت ترممورد دوم اینکه من درد شدید در ناحیه ستون فقرات و همینطور کمر درد داشتم و همینطور درد ناحیه دو کتف ، اما امروز متوجه شدم این درد ها تقریبا برطرف شدهو فقط توی همین هفت روز احساس میکنم دور شکمم کمتر شدهپوستم رطوبت خیلی خوبی داره ، در حالی که توی زمستون من دچار خشکی پوست میشدم.و توی این 7 روز ، دوبار پیاده روی رفتم و هربار بیشتر از 1 ساعت پیاده روی کردم .به لحاظ ذهنی و تغذیه ، قبل این دوره واقعا آشفته بودم و اصلا تکلیفم با تغذیه مشخص نبود ، پر خوری عصبی داشتم ، که شکر خدا به این دوره ارزشمند هدایت شدم .یک موضوع جالب دیگه که همین امروز متوجه شدم ، این بود که من قبلا صبح ها که بیدار میشدم ، درد و انقباض در ناحیه پیشونی و ابروهام داشتم ، اما امروز متوجه شدم این موضوع برطرف شده .تازه این نتایجی بود که بعد از 7 ، 8 روز از شروع دوره گرفتم و خدا میدونه که در آینده قراره چه نتایج شگفت انگیزی بگیرم .خدارو هزاران مرتبه شکر و سپاس از استاد عزیز
ندیم ناظمی
من این دوره آموزشی و این روش را برای این شروع کردم که سلامتی بیشتری را تجربه کنم ، یعنی من چاق نبودم و حتی لاغر هم بودم ولی چند سالی بود که یکسری ایراد ها توی جسمم دیده بودم که اون هم از رژیم گیاه خواری بود و وقتی به اصول دوره آموزشی اصول سلامتی و تناسب اندام عمل کردم این مسائلم یکی یکی حل شد و خیلی خوشحالمحالا اینجا میخوام بگم که چه مشکلاتی از من حل شد :گرفتگی بینی در هنگام خواب و تکرر ادرار شبانه و تشنه شدن نصف شب ها و با دهن باز خوابیدن در شب ها کاملا حل شد و الان خیلی عالی میخوابمگرفتگی عضلات پشت که هر ماه یک بار اتفاق میافتاد کاملا درمان شدآبثه لثه و بوی بد دندان هام حل شد ( یعنی من میخاستم دندون هام را بکشم ولی الان دیگه خوب شده و بوی بد نمیشه و آبثه لثه هم رفع شده است )یک سری از دندون های دیگه ی من هم الکی درد میکرد با اینکه عصب کشی شده بود ولی الان اصلا درد نمیکنه مگر اینکه اصولی که تو دوره گفته شده را رعایت نکنممثانه ام بعضی وقت ها درد میکرد و سوزش ادرار داشتم که حل شدهمیشه زیاد میخوردم و خیلی ریزه خواری میکردم که حل شدبعضی وقت ها اشک از چشم هام میامد که حل شدخشکی پوستم حل شدخواب رفتن دست ها و پاهام حل شددرد پایین کمرم حل شدخارش خیلی زیاد کام دهان در بهار و تابستان کاملا حل شددیگه بعد از نزدیکی کردم خسته نیستم و پر انرژی هستمدیگه صورتم جوش نمیزنه و دانه چرکی ندارهرنگ صورتم زرد بود که نشانه ی خرابی کبد بود و حل شدخلط گلو و بینی خیلی زیاد داشتم حل شدعطسه ی زیاد داشتم که حل شدباد شکم و ترش کردن و نفخ کردن حل شدیعنی من سالها انواع روش ها را رفتم ولی مشکلاتم حل نشد ولی اینجا همش با هم حل شد و از زندگی و خوردن هم لذت میبرم.
دانیال
من شروع کردم به تمرين بلند صحبت کردن، اما هنوز گاهي روم نميشه بلند سلام کنم. نميدونم چرا، ولي ترس گاهي برام غلبه ميکنه و باعث ميشه باز هم کوتاه بيام.البته، يه پيشرفتايي داشتم. جراتم براي روبهرو شدن با ديگران بهتر شده، که خودش يه قدم مثبت براي منه. اما هنوز حس ميکنم يه چيزي کم دارم که بتونم راحتتر اين ترس رو کنار بذارم. شايد زمان و تمرين بيشتري لازمه.اين مسير برام چالشيه، ولي اميدوارم کمکم اين موانع رو پشت سر بذارم و با اعتماد به نفس بيشتري پيش برم.