WhatsApp

خواسته هایمان را رها کنیم یا به آنها بچسبیم

پرسش از : مظفر جعفری ۱۴۰۲/۰۱/۰۸
2819 مشاهده
1 پاسخ

از یک سمت ما باید در هر کاری برای نتیجه بهتر تمرکز داشته باشیم ولی از طرف دیگر میگوییم که باید خواسته هایمان را رها کنیم چطوری هم تمرکز بگذاریم روی کارهایمان و هم خواسته هایمان را رها کنیم ؟ چطور این تضاد را حل کنم؟


برای ارسال پاسخ به این پرسش وارد شوید یا ثبت نام کنید.


کاربر فاطمه
وقتي دارم به رفتارهاي خودم نگاه ميکنم تعجب ميکنم خيلي از کارها را که انجام ميدادم به خاطر اين بود که ديگران تاييدم کنند از وقتي که فهميدم مشکل کجاست و دوره عزت نفس را گوش دادم فهمريدم که براي تغيير خودم بايد به هر چي گوش ميدم عمل کنم و زياد حرف هاي شما را گوش بدم چون تکرار باور ميسازه خيلي جالب بود ديگران تغيير را در من احساس کردند و ميگفتند که چقدر تغيير کردي و ميگفتند چقدر خلاق تر شدي ولي در اصل من عزت نفسم بيشتر شده بود چند موردشو اينجا ميگم
1: چون عزت نفس کمي داشتم زياد آرايش ميکردم يا بهتره بگم آرايش زيادي ميکردم درسته که به نسب خيلي ها کم بود ولي با اينکه آرايش را دوست نداشتم بازم بخاطر حرف مردم و ديگران آرايش ميکردم جالب اينجاست که از وقتي‌ که تصميم گرفتم روي خودم کارکنم متوجه شدم همسرم هم اصلا دوست نداره من آرايش کنم و هميشه ميگفت تو بدون آرايش زيبا تري ولي من نميشنيدم ، حتي الان هر جا هم که ميرم تائيد هم ميشم که چقدر خوبه که تو آرايش نميکني‌ و خوش به حالت تو زيبائي و نياز به آرايش نداري، و متوجه شدم که همه من رو بدون آرايش زيبا ميبينن و دوست دارند .
2: من قدم خوبه و بلنده وي خودمو اذيت ميکردم و در مهماني ها کفش پاشنه دار ميپوشيدم که همه بگن عجب هيکلي داري و حالا فهميدم که کارم اشتباه بوده و بايد براي خودم زندگي کنم و به خاطر اين افکار به پاهام آثيب نزنم
3: چون عزت نفسم پايين بود نميتونستم نه بگم و به همه پول قرض ميدادم و اونها هم پس نميدادند و منم خودخوري ميکردم و فکرم به هم ميريخت و چون عزت نفسم پايين بود حتي روم نميشد که زنگ بزنم بهشون و بگم پول من رو پس بده خودم الان لازم دارم، بي‌ پولي‌ مي‌کشيدم اما به اونها نميگفتم ، حالا فهميدم که کلا به کسي‌ پول قرض ندم و جالب اينه که ديگه کسي از من درخواست هم نميکنه
4: موهام بلند بود وخيلي اذيتم ميکرد ولي حاضر نبودم کوتاه کنم ميگفتم زشته ديگران چي ميگن ولي بعدش که تصميم گرفتم براي دل خودم زندگي کنم کوتاهش کردم و جالبه که همه گفتند که چقدر خوب شدي و بهت مياد
5: قبلا ميخاستم لباس بخرم همش دنبال لباس خاص يا مد بودم ولي الان دنبال لباسي هستم که باهاش راحت باشم حتي از وقتي‌ که ازدواج کردم طبق سليقه همسرم خريد مي‌کردم و حتي رنگ مورد علاقه اون رو ميپوشيدم و زماني‌ که شروع کردم روي خودم کار کنم فقط تنها ميرم خريد و طبق سليقه ي خودم خريد ميکنم و به مد و حرف ديگران کاري ندارم ديگه . شما هر کاري بکنيد بازم هر کسي يه حرفي ميزنه
6: ياد گرفتم خودمو همينطوري که هستم قبول کنم و به نظر و حرف بقيه کاري نداشته باشم
متشکرم از شما استاد ناظمي عزيز
اطلاعات بیشتر درباره دوره آموزشی افزایش عزت نفس

پاسخ های داده شده به این سوال:

پاسخ از : admin ۱۴۰۲/۰۱/۰۸
0

براي رسيدن به خواسته ها بايد روي آنها تمرکز کرد و اقدامات لازمه را انجام داد و اين مفهوم با مفهوم رهايي متفاوت است خيلي وقت ها ما خودمان را محتاج خواسته هايمان ميدانيم و خودمان را وابسته و محتاج ميکنيم که اين از لحاظ فرکانسي حسي منفي است و چون حسي منفي داريم به آن نميرسيم ما بايد در حاليکه متمرکز هستيم و دنبال خواسته هايمان هستيم ، وابسته به آن نباشيم يعني حس خوبمان را وابسته به آن نکنيم ، مثلا ما پول ميخواهيم و با خود ميگوييم که تا پول نداشته باشم مسافرت نميروم و حالم خوب نيست ، اين کاملا اشتباه است ما بايد از مسير رسيدن به خواسته ها لذت ببريم و براي خواسته هايمان تلاش کنيم و آن لذت بردن از مسير است که مسير ما را هموارتر و در دسترس تر ميکند رها کردن خواسته اقدامي ذهني است و بيشتر به معني وابسته نبودن به خواسته است براي درک بهتر بايد 2 مفهوم صبر و تحمل را بررسي کنيم و از تفسير اين دو مفهوم بهتر ميتوانيم رهايي را درک کنيم صبر يعني : من اميد دارم و ايمان دارم که به خواسته ام دست پيدا ميکنم و اقداماتي در مسير رسيدن به آن را انجام مي دهم و ادامه ميدهم تا به آن برسم ، حالا هر چقدر ميخواهد زمان ببرد و من فقط ادامه ميدهم و از زندگي ام و لحظه هاي حالم لذت مي برم تا به آن خواسته برسم اما تحمل يعني : با حس منفي تلاش کردن ، حس نرسيدن ، حس اينکه اگه برسم خيلي خوبه ولي.... و در اين حالت از لحظه ، لحظه هاي مسيرم لذت نمي برم و مداوم منتظرم و خودم را وسواس گونه چک مي کنم تا به آن خواسته هايم برسم پس ما بايد روي خواسته هايمان تمرکز کنيم و اقدامات مسير را انجام دهيم و در عين حال صبور باشيم و از مسير لذت ببريم ، نه اينکه با خودمان بگوييم تا وقتي که من به خواسته هايم نرسم ، زندگي ام مضخرفه و شاکي باشيم بخاطر آن چيزي که نداريم قانون رهايي يعني توجه کردن به خواسته ها و لذت بردن از لحظه هايمان و سپاسگزار بودن به خاطر آنچه که داريم در کل قانون رهايي به اين معني نيست که هيچ کاري نکنيم ، بايد يک کاري انجام دهيم و آن کار توجه کردن به خواسته هايمان است و نه ناخواسته هايمان (مثل تفاوت اين دو تفکر که ميگويد من نميخوام فقير باشم و يا من ميخوام پولدار بشم ) پس نتيجه مي گيريم که قانون رهايي يعني من از همين زندگيِ الان ام و مسيري که الان داخلش هستم ، لذت ببرم و حالِ دلم الان خوب باشه.نه اينکه احساس خوبم را به تعويق بيندازم تا وقتي که به خواسته ام برسم. يادتان بماند * احساس خوب داشتن * لزوما ، نتيجه ي رسيدن به يک خواسته‌ي مشخص نيست‌ ، ولي ماندن در احساس خوب‌ ، قطعاً نعمتهاي بيشتري را به زندگي ما وارد مي کند و ما را به خواسته‌هاي بيشتري مي رساند. و يادتان باشد که بين ما و خواسته‌هامان يک فاصله‌ي فرکانسي است که اين فاصله با احساس خوب پر ميشود. و وقتي ما احساس خوبي داريم خيلي سريع تر اقدامات مسير خواسته هايمان را انجام ميدهيم براي رشد بيشتر از دوره آموزشي افزايش عزت نفس از سايت زير استفاده کنيد *** دوره آموزشي افزايش عزت نفس *** *** پشتيباني در واتساپ 09107644537 ***


پشتیبانی در واتساپ 09107644537 پشتیبانی در تلگرام پشتیبانی در ایتا

در سایت عضو شوید و از آموزش ها، مقالات و محصولات استفاده کنید
پشتیبانی سایت فقط به صورت پیامک به شماره 09107644537
پیشنهادات و انتقاداتتان در مورد سایت را هم به همین شماره پیامک یا واتس آپ کنید

عضویت در خبرنامه

نماد های اعتماد
پشتیبانی در سرور های بلوهاست با ترافیک نیم بها